قدرت قلم بدجور شبیه شکل و شمایل فنون رزمی ست
مخصوصاً وقتی متنی، کلماتی، قرار باشد حریف را، دشمن را، از هم بگلسانند
از اعماق ذهن نیرو میگیرند و چون شلاق فرود میآیند
آن نیروی باستانی را میآورند به سرپنجه و تمام.
عینِ زیبایی ست
و این شباهت بزرگی ست میان
یک رزمیکار تنها و یک نویسندهی تنهاتر
6 دیدگاه
نظر ارسالی توسط مجنون ماه در ۷ شهریور ۱۳۸۸ ساعت ۶:۱۲
خيلي زيبا بود.
ولي درباره لينك ببر و برف: محمد قوچاني نويسنده نبود، بازيگر بود. به دادگاه كاري ندارم، اما قوچاني كسي بود كه سالها نشخوارهاي روشنفكري را بلغور كرد و با ژست حرفه اي گري، زيرآب همه هستي بومي ما را زد... جاي شريعتي خالي كه با يك فريادش اين خودروشنفكربين ها را بنشاند سر جايشان
مي بخشيد طولاني شد
نظر ارسالی توسط ناشناس در ۷ شهریور ۱۳۸۸ ساعت ۱۱:۴۱
نون ...و القلم و ما یسطرون...مقام بالاتر از این!
نظر ارسالی توسط iiiii در ۷ شهریور ۱۳۸۸ ساعت ۱۱:۴۵
نون ...و القلم و ما یسطرون...مقام بالاتر از این!
نظر ارسالی توسط iiiii در ۷ شهریور ۱۳۸۸ ساعت ۱۱:۵۲
نون ...و القلم و ما یسطرون...مقام بالاتر از این!
نظر ارسالی توسط زنده به زور در ۷ شهریور ۱۳۸۸ ساعت ۱۳:۴۷
نه...مثل اینکه هایکوی هایکو هم نیست !
نظر ارسالی توسط زنده به زور در ۷ شهریور ۱۳۸۸ ساعت ۱۳:۵۲
راستی ما قطعا خود را بیش از یک نفر می دانیم، و اما این لزوما نه به این معناست که ما چند نفریم !
ارسال یک نظر