سلام ممنونم این خودش شعر بود: خط های ِ لب به روی هم که می روند پشت گوشی فکر می کند خط ها روی خط رفته قطع می کند
و به نظرم بقیه اش اضافی بود و از زیبایی اش هم کم میکرد البته نظر من بود راستی این رمز که هنوز هست به امید خدا اگر فردا چراغ پیامبر من رو روشن دیدید خبرم کنید تا درستش کنیم
سلام. اگه شما هموني هستيد كه پرسيده:! این لینکی که زیر کامنت من تو وبلاگتون گذاشتین و نفهمیدم که ربطش به آناکارنینا چیه اون لينك به آناكارنينا زياد ربط نداشت بيشتر به رمان و مقايسه آن با فوتبال يه كم ربط داشت و كلا اين كهه آدم به خودش لينك بده خيلي باحاله!
یک نفر گفته مرا هییییس! تو مجبوری که..../
گم شوی در دل ِ این قافیه ها، جوری که .../
"ضاقت الأرض" شود حکم ِ خدا در سالی/
و تو هم تکیه کنی، تکیه به آن نوری که .../
زل زده بر غزل بی کسی ِ چشمانت/
که تو اندازه ی عیسای خدا دوری که .../
چادر مشکی ِ خود را بتکانی در باد/
که تو محکوم،
تو مجبور...،
بگو زوری که .../
بوسه هم مثل هوا خیره به دنیا شده است/
در و دیوار گواهند، تو مأموری که .../
دو سه روزیست که من مرده ام و می دردم/
درد و هی درد،
کمی درد
به کافوری که .../
تنِِ عریان مرا از دهنت فاصله داد/
یک نفر گفته مرا هییییس! تو مجبوری که...
9 دیدگاه
نظر ارسالی توسط روح الله احمدی (بلبل) در ۳۰ شهریور ۱۳۸۸ ساعت ۱۲:۵۹
سلام
ممنونم
این خودش شعر بود:
خط های ِ لب به روی هم که می روند
پشت گوشی
فکر می کند
خط ها روی خط رفته
قطع می کند
و به نظرم بقیه اش اضافی بود و از زیبایی اش هم کم میکرد
البته نظر من بود
راستی این رمز که هنوز هست
به امید خدا اگر فردا چراغ پیامبر من رو روشن دیدید خبرم کنید تا درستش کنیم
نظر ارسالی توسط (م.ا.ب) در ۳۰ شهریور ۱۳۸۸ ساعت ۱۵:۲۳
تلفن ها همیشه خیانت میکنند قربان!
نظر ارسالی توسط حسن در ۳۰ شهریور ۱۳۸۸ ساعت ۱۵:۳۵
براش غیر قابل باوره، روی هم رفتن خط های لب.
نظر ارسالی توسط ليلا سادات باقري در ۲ مهر ۱۳۸۸ ساعت ۲۰:۰۴
سلام!
ممنونم كه لطف كرده و آمديد به وبلاگ من تا بدين واسطه با قلم زيباي شما آشنا بشوم كه به يقين در توصيف نويسي و تعابير هنرمنديد!
موفقتر باشيد انشالله!
نظر ارسالی توسط محسن عاصی در ۳ مهر ۱۳۸۸ ساعت ۴:۰۴
سلام
مرسی از لطفت
درست متوجه سوالت نشدم اما لینکی که من دادم توی ویکی پدیا در مورد رمان گاوخونیه و وبلاگی به این اسم نمی شناسم.
موفق باشی
نظر ارسالی توسط گوش قرمز در ۳ مهر ۱۳۸۸ ساعت ۷:۳۰
از دست این خط ها که هی روی هم می روند
به کجا پناه ببرم ؟!
نظر ارسالی توسط نفسانيات يك من در ۴ مهر ۱۳۸۸ ساعت ۲:۱۴
سلام.
اگه شما هموني هستيد كه پرسيده:!
این لینکی که زیر کامنت من تو وبلاگتون گذاشتین و نفهمیدم که ربطش به آناکارنینا چیه
اون لينك به آناكارنينا زياد ربط نداشت بيشتر به رمان و مقايسه آن با فوتبال يه كم ربط داشت و كلا اين كهه آدم به خودش لينك بده خيلي باحاله!
نظر ارسالی توسط حسن در ۴ مهر ۱۳۸۸ ساعت ۴:۵۲
این آهنگی که لینکشو گذاشتی توی پروفایل اسمش اینه:
Un-Break My Heart
خوانندهشم که خودت نوشتی
Toni Braxton
مال آلبوم Secrets هست.
آهنگ قشنگیه.
چند روزی مسافرت بودم. ایشالله ردیفش میکنم.
نظر ارسالی توسط حسن در ۴ مهر ۱۳۸۸ ساعت ۶:۵۱
برای من صحبت کردن در مورد فیلم و آهنگ، جزء لذت بخش ترین کارهاست. به خاطر عشق و علاقه ی زیادی که به این دو مقوله دارم.
ضمنا باآقای احمدی هم در مورد اضافی بودن بقیه موافقم. البته مهم نظر خودته و هر جور که بیشتر دوست داری.
ارسال یک نظر